• وبلاگ : پياده رو خاطرات
  • يادداشت : اخراجي‏ها تولدي تازه در سينماي دفاع مقدس
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    از لطفتان ممنونم، مطالبتان را خواهم خواند.
    برادر عزيز از لطف شما ممنونم. مطالبتان را خواهم خواند.
    + سارا 

    من حركت قاسم و امثالش رو كه ذكر كرديد رو تاييد نكردم حتي اين كار كه به قول شما از روي جو هست رو هم رد مي كنم . منظورم هم اين نيست كه هر رزمنده اي هر كاري كرد باهاش همدردي كنيم ... همينطور با كار محافظ هواپيما مخالفتي نكردم . منظورم شخصيتش بود ... خود كارگردان هم چنين مقصودي نداره . اصلا چنين چيزي عقلاني نيست .... اين رو هم بگم آبروي نظام بيشتر از من و شما و رزمنده هايي كه خيلي از كارهاشون از روي احساساته ، بستگي به مسئولين نظام داره ... همون مسئوليني كه خيلي جاها پا روي خون همين شهدايي كه گفتيد مي گذارن ... كارگرداني كه هنوز خيليها معتقدند ( خودش هم قبول داره ) كه داخل نظام كار مي كنه وقتي چنين فيلمي رو مي سازه منظورش تاييد كردن رزمنده اي كه بدون دونستن قواعد بازي وارد بازي مي شه نيست ... ارتفاع پست يك هشداره ... يك هشدار ... هم به نظام هم به مردم هم به رزمنده ها ... اتفاقا خيلي خوبه كه چنين فيلمي ساخته بشه تا خيلي ها به خودشون بيان ... مگه اونهايي كه پستهاي نظام رو هم دارن و فساد هم مي كنن خيلي هاشون رزمنده نبودن ... توي فيلمها هم جزو شخصيتهاي دوم و سوم نشون داده مي شن ... صحنه اي كه سوخت هواپيما تموم شده بود و محافظ اصرار داشت كه برگردونه رو يادتون نيست ... محافظ به رزمنده مي گه اون پايين خبرنگارها منتظرن ، چي داري بگي ... اتفاقا از آبروي نظام هم حرف زده مي شه ... به نظرتون يك كارگردان داخل نظام بياد اين حرف رو بزنه بهتره يا يكي از خارج ؟ توي حكومت ما اگه ازش تعريف كنيم آدم خوبي هستيم ... اما اگه بهش گوشزد كنيم بهش انتقاد كنيم مي شيم روشنفكر و مخالف نظام .... در مورد روند اصلاحاتي اين فيلم هم به نظرم اين فيلم زماني ساخته شد كه به دوره اصلاحات معروف بود ... اين روند رو من هم تا حدي قبول دارم ... يادمه توي برداشت دو حاتمي كيا خيلي چيزهاي اون رو رد كرد ... بعضي برداشت ها هم براش عجيب بود . مثلا يكي از نقدهاي خنده دار اين بود كه چرا اول ملخ راست هواپيما از كار مي افته ...

    در هر حال من شرمنده ام . چون نه فيلمسازم و نه كارگردان و نه دستي توي دنياي هنر دارم . فقط اگه يك وقت پام توي اين عالم باز شد حتما توصيه شما رو يادم مي مونه ... اون موقع نمي رم مثل مجيدي و ... فيلم معنا گرا بسازم كه نه سيخ بسوزه و نه كباب ... اتفاقا برعكس فيلمي مي سازم كه هم سيخ بسوزه و هم كباب ... اون موقع من از واقعيتهاي مجازي فيلم مي سازم واقيعتهايي كه بايد باشه و حرف بودنش هم زده مي شه ولي هيچ اثري توي جامعه مدعي اسلامي نيست ... از نسل خودم فيلم مي سازم ... از نسلي كه نه جنگ رو ديده و نه انقلاب رو ... از چراهايي كه پاسخ معقولي بهش داده نشده .... موفق باشيد

    من نگفتم كه حرف مجيدي اين بوده كه حاتمي‏كيا همون جريان ابتذال هستش ..... مجيدي درباره كليت سينما صحبت كرده بود ... ببينيد من مي‏دونم كه ماجراي ارتفاع پست واقعي بوده اما هر واقعيتي برحسب چارچوب و حواشي‏اي كه در آن عرضه ميشه و مخصوصا نظر شخصي كارگردان معناي كاملا متفاوتي ميتونه پيدا كنه .... مثلا يك خبر واحد اگر تيتر روزنامه «اعتماد ملي» باشه يكطور تفسيرش ميكنه اگر تيتر «كيهان» باشه تفسيرش 180 درجه فرق ميكنه .... در مورد اينكه ماجراي فيلم واقعيه هم بايد بگيم اين تنها بنظر من نوعي سنگر گرفتن پشت «واقعيتها» هستش كه اتفاقا كارگردان بدليل ترس از واكنشها اون رو مطرح ميكنه .... سوال اينه كه خيلي واقعيتهاي ديگه هم هست چرا اونا رو فيلم نمي‏كنيد؟ مثلا يك رزمنده در شمال كشور روي استاندار اسلحه ميكشه بدليل فساد گسترده استانداري و به زندان ميفته (بنقل از منبرنت) ... يا يك رزمنده با پاي مصنوعي در حال فساد دستگير ميشه (بنقل از يك بسيجي) ..... آيا هر رزمنده‏اي هر كاري كرد بايد با او همدردي كرد؟ ..... خداوكيلي به يك سوال پاسخ بدهيد .... هواپيماي جمهوري اسلامي از فرودگاه اهواز به پرواز درمي‏آيد بمقصد بندرعباس .... در بين راه هواپيماربايان (به رهبري يك رزمنده سابق) در يك نزاع خونين كنترل هواپيما رو بدست مي‏گيرند و قصدشون فرار دسته‏جمعي به دوبي (سمبول اقتصاد و زندگي غربي و آمريكايي) هستش .... اگر چنين اتفاقي بيفتد چه حجمي از آبروي ايران و نظام اسلامي اون از بين ميره؟ ..... آيا موضع محافظ هواپيما رو كه حاضره تا پاي جان براي جلوگيري از اين اتفاق ايستادگي كنه (و درست به همين دليل رزمنده سابق اون جمله معروف «من يزيد نيستم و تو هم امام حسين نيستي» رو بهش ميگه) تاييد نمي‏كنيد؟ ....... آيا بايد با احساساتي شدن با آبروي يك ملت بازي كرد؟ با آبرويي كه با خون بيش از دويست هزار شهيد انقلاب و دفاع مقدس بدست آمده؟‏ ..... اين تحليل من درباره آن اتفاقي است كه صرفا در آن هواپيما افتاد اما اگر دوست داشتيد معناي عميقتر فيلم را كه در آن هواپيما مدلي از جامعه ايران و حوادث سالهاي اول اصلاحات هستش رو با هم مرور خواهيم كرد ..... آنجاست كه مشخص ميشود چرا حاتمي‏كيا از دست روشنفكران جايزه ميگيرد.
    + سارا 

    دادن جايزه جشنواره به اون شكل و حرف مجيدي دليل بر همراهي با روشنفكران نيست . مخصوصا كه در مصاحبه هاش رد كرده . حاتمي كيا حرف خودش رو مي زنه چيزي كه مي بينه . حالا اين وسط هر كس به نفع خودش برداشت مي كنه ... يادمه مجيدي در جشنواره قبلي جايزه خودش رو تقديم حاتمي كيا كرد ( فكر كنم سر موج مرده بود ) ... در ضمن نقش اول ارتفاع پست قاسمه و محافظ هواپيما جزو شخصيتهاي فرعي محسوب مي شه . امثال اين آقا تو جامعه زياد ديده مي شه . لا اقل من ديدم . ضد آزادي و خشن . جداي از واقعيت باشه ازش دور نيست . ( هر چند كه قبول دارم درموردش كمي تندروي شده ) مهم مفهوم فيلمه كه بيشتر از هر چيز حول قاسم مي چرخه و مخاطب رو با قاسم همراه مي كنه . درد قاسمهاي جامعه رو بيان مي كنه .( حتما مي دونيد كه اين فيلم در واقعيت اتفاق افتاده )...

    ببخشيد كه اين طور صريح حرف مي زنم ولي من فكر مي كنم شما متعصبانه به اين فيلم نگاه كرديد . روي آدمهاي انقلابي حاضر ، تعصب زيادي داريد . به نظر من گذشته آدمها قابل احترامه ولي حالشون هست كه مهمه .

    از همه اين حرفها گذشته حاتمي كيا كارگردان به روزه . از همه مهمتر اينكه روي سطح حرف مي زنه نه در عمق . براي همين هست كه مخالفت هاي زيادي رو داره . من فكر نمي كنم معنويات جنگ و خود چندسال پيشش رو فراموش كرده باشه بلكه داره يك سير رو طي مي كنه كه برگرفته از همون معنوياته .... همين فيلم اخيرش ، (به نام پدر ) هم مثل بقيه به روزه . از طرفي زماني كه بحث هسته اي داغ بود رو پرده اومد ... وقتي احتمال جنگ دوباره است ... بدون اينكه به آينده فكر كنند ...از طرف ديگه چيزهاييه كه هر روز اتفاق مي افته ... شايد بهش بشه گفت يك هشدار ...

    به هر حال حاتمي كيا به عنوان كارگرداني كه هنوز هم به اون آرمانهاي خودش پايبنده و بر خلاف خيليها ، واقع گرايانه فيلم مي سازه قابل ستايشه هرچند كه گاهي هم اشتباهاتي داشته باشه ....

    بعنوان نكته اول من در گوگل جستجو كردم و چيزي كه دستگيرم شد اين بود كه خود حاتمي‏كيا اينكه فيلم‏هاش «ضد جنگ» هستش رو قبول نداره و مخالفينش چنين نسبتي بهش ميدن .... البته بعضي‏ها ادعا كرده‏اند كه وي اين مطلب رو دست‏كم بطور تلويحي پذيرفته كه حالا كاري نداريم .... من مشكلي با گذشته حاتمي‏كيا ندارم .... فيلم‏هاش بنظرم نماد معنويت دفاع مقدس بود و فرسنگها هم از امثال ده‏نمكي جلوتره بحث من روي دو سه فيلم اخيرش هستش .... البته من بعد از ارتفاع پست و موج مرده ديگه ازش نااميد شدم و حتي نرفتم سينما «به نام پدر» رو ببينم ..... در مورد حرفهايي كه پشت سر آويني زده ميشد اتفاقا بد نيست مقايسه‏اي داشته باشيم ..... آويني رفت پشت بلندگو و روشنفكران مخالف نظام اسلامي (از جمله احتمالا بعضي از فيلم‏سازان) رو «بزمجه» خطاب كرد (اگر دقيق خاطرم باشه، بهر حال چيز توهين‏آميزي بهشون گفت) ..... بله اون وقت همه باهاش دشمن شدند .... اما حاتمي‏كيا بقدري در همراهي با روشنفكران پيش رفت كه دست‏اندركاران جشنواره فيلم فجر به فيلم «ارتفاع پست» به همراه «زندان زنان» جايزه دادند .... همون سال مجيد مجيدي رفت پشت تريبون و با شجاعت گفت صداي پاي ابتذال در سينماي ايران بگوش مي‏رسد ..... در مورد جمله‏اي كه درباره‏اش بحث كرديم بنظر من روند فيلم خلاف اين امر كه مورد نظر شماست رو گواهي ميده ..... شخصيت مسئول حفاظت هواپيما در «ارتفاع پست» يك شخصيت منفور، ضد آزادي، خشن و نهايتا مظهر شر مطلق است .... او همان كسي است كه با اصرار بي‏جايش به مقابله با هواپيماربايان نهايتا باعث سقوط هواپيما مي‏شود و تنها شخصي كه درون هواپيما با او همدردي مي‏كند مادر آن رزمنده است كه از ترس عواقب درگيري با ماموران حكومت و بدعاقبت شدن پسرانش دائما از او عذرخواهي مي‏كند .... بنابراين منظور از آن جمله اين نيست كه تو خوبي ولي مثل امام حسين ع نيستي ....
    + سارا 

    من فکر مي کنم اين تيپ بحث کردن چندان جالب نباشه ...

    اول بگم که حاتمي کيا قبل از ملاقلي پور چه در حوزه سينماي دفاع مقدس و چه در مقايسه با فيلمسازها و کارگردانهاي ديگه بهترين بوده و اين رو اکثرا تاييد مي کنن .

    اما بحث بر سر ضد جنگ بودن حاتمي کياست . و اينکه ايشون فيلمسازي ضد جنگ رو مطرح کرده رو نشنيدم . يادم هست که گفت فيلم جنگي نمي سازم و يک بار هم گفت که پرداختن به جنگ به شکل قبل چندان مناسب نيست بايد به بعد از جنگ پرداخت . حاتمي کيا به آثار و حاشيه جنگ پرداخته . ضد جنگ نيست . ضد آدمهايي است که از جنگ و جبهه رفتن سوء استفاده مي کنن . مگه غير از اينه که جنگ تموم شده ولي اثرش باقي مونده : جانبازها ، شيميايي ها ، فراموش کردن جنگ و آدمهاش ، آثار فيزيکي اي که توي جبهه ها باقيه ، مسئوليني که فراموش کردند و ... حاتمي کيا از درد بازماندگان جنگ مي گه ... و همه نقش اولها خودش هستن يا خود آرمان گرا مثل پرستويي توي به نام پدر و آژانس و يا خود غير آرماني مثل حميد فرخ نژاد توي ارتفاع پست كه هر دو بازمانده جنگ هستند ... اين رو نمي شه اسمش رو فيلمسازي ضد جنگ گذاشت . من فکر مي کنم جمله شهيد باکري که بعد از جنگ آدمها سه دسته مي شن توي فيلمهاي اين کارگردان ديده مي شه . وقتي کسي از واقعيتهايي بگه که به نفع خيلي ها نيست ، مجوز بهش داده نمي شه . يادمه ازش پرسيدن که چرا اين تيپي فيلم مي سازي ؟ خاطره اي از جبهه تعريف کرد گفت : تشويق ها تحريکم نمي کنه و مخالفتهاي بيهوده دلسردم نمي کنه چون به راهي که مي رم اعتقاد دارم ... قصد مقايسه ندارم ولي يادتون باشه زمان شهيد آويني هم حرف زياد پشتش مي زدن ...

    آخرين فيلم حاتمي کيا ارتفاع پست نيست ، به نام پدره ... در مورد اون جمله اي که گفتيد من چنين برداشتي نکردم . منظورش اينه که من هر چي بد باشم يزيد نيستم و تو هر چي خوب باشي امام حسين نيستي . منظور اينه که نه تو حق مطلقي نه من باطل صرف . نفي حق و باطل مطرح نيست .

    به نظرم شما بهتره دليلتون رو براي ضد جنگ بودن ايشون بيان کنيد . همين ارتفاع پست ضد جنگه ؟

    آدمهايي مثل محافظ هواپيما هم زياد پيدا مي شن . انکار واقعيتها شجاعت نمي خواد . بيانش طالب جسارته .

    با سلام .... اولا عذرخواهي كنم از اينكه شما دوستان عزيز رو اينقدر ناراحت كرده باشم و براي خودم هم مشكله كه راجع به حاتمي‏كيا اينطور صحبت كنم و در واقع حرفم رو درباره اون لااقل 4 سال توي دلم نگه داشته بودم تا امروز وقتي يك كارگردان ديگر حرف تازه‏اي زد توانستم آنرا بگويم .... اگر موافق باشيد بحث كنيم راجع به حاتمي‏كيا .... من چند موضوع رو مشخص مي‏كنم نظرتون رو بگيد .... برداشت من از ارتفاع پست اين بود كه جناحي كه به حمايت از آرمان انقلاب معروفه (در نماد محافظ هواپيما) خشن و در حال اعمال ديكتاتوري است .... رزمنده (نماد خود كارگردان) به او مي‏گويد : «خوب گوش كن ... نه من يزيد هستم نه تو امام حسين!» .... اين يعني نفي حق و باطل ... بالاخره ما معتقديم يا وضعيت مقابله حق با باطله يا هر دو باطلن پس اين حرف حاتمي‏كيا چه معنايي داشت؟ .... ديگر اينكه خود حاتمي‏كيا بنظرم اصطلاح «فيلم‏سازي ضد جنگ» رو عنوان كرد اگر چه من چند ساليه مواضعش رو دقيق پيگيري نمي‏كنم ...
    + سارا 
    سلام . من واقعا متاسف شدم كه اينطور راحت در مورد حاتمي كيا نوشتيد . حاتمي كيا كارگردان برجسته و زبده ايه . كدوم يكي از فيلم هاي ايشون ضد جنگه كه اينطور در موردش صحبت مي كنيد . فيلمهاي حاتمي كيا واقع گرايانه است . شما انگار توي جامعه نيستيد كه وقتي اين فيلمها رو مي بينيد اونها رو ضد جنگ معرفي مي كنيد . به نظرم شما مغرضانه به فيلمهاشون نگاه مي كنيد و يا متوجه مفهوم فيلمهاشون نمي شيد . به نام پدر ، از كرخه تا راين ، ارتفاع پست ، موج مرده ، بوي پيراهن يوسف و ... كدومش از جنگ به بدي ياد كرده . حاتمي كيا واقعيت ها رو به تصوير مي كشه . براي همين هم هست كه مجوز براي فيلمهاش صادر نمي شه . من فكر مي كنم شما اصلا فيلم شناس نيستيد .

    بسم الله

    سلام

    به نظر شما آيا آژانس شيشه اي جنگ را مي كوبد؟ يا آدم هاي جنگ را؟ يا پشت جبهه جنگ را؟

    چرا كارگرداني را كه در زمانه اي كه همه - حتي برخي آدم هاي جنگ - جنگ و بسيج را مي كوبيدند، تخريب مي كنيد؟ كدام يك از فيلم هاي حاتمي كيا ، ضد جنگ شده؟ از كي تا حالا؟

    اميدوارم در اين خط از نوشته تان تجديد نظر كنيد.

    يا علي