• وبلاگ : پياده رو خاطرات
  • يادداشت : درد لاعلاج
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سید میر ابوالحسن واع 
    سلام. خرسندم از اين که دغدغه هاي ارزشمندي داريد. اما برادر من. شايسته تر آن است که قدري نيک بيانديشيد و فروتني و تواضع را شيوه ي خويش قرار دهيد. مردمان را از ديدي بالا به پايين منگريد. بيشترينشان وجدان دارند و بر اساس وجدانشان عمل مي کنند. تلاش مي کنند که خوب و بد را به حق از هم تشخيص دهند و بس طبيعي است که بر اين پايه آرا و انديشه هاي خويش را پي ريزي کنند. براي من بسيار جاي شگفتي دارد که چرا مردمان در ايران اين همه به يکدگر انگ و تهمت هاي ناروا مي زنند! به عنوان مثال شما خويش را معيار و ميزان حق قرار داده ايد و ديگران را از دريچه ي تنگ نظرات خويش مي بينيد. بديهي است که با اين اوصاف همگان از ديد شما رذل و پست باشند الا آنان که دقيقاً چون شما مي انديشند. اين جور نيست که فقط شما درد مملکت و اسلام داريد و ديگران خائن به دين و ملت. اين ها توطئه ي دشمنان است که در سايه ي اختلافات ما را مورد هجمه ي بي وقفه ي خويش قرار دهند. اخوي، درست به همان اندازه که شماي بزرگوار مطمئن به راه و روشي که در پيش گرفته ايد هستيد، آن هايي که جز شما مي انديشند به شيوه و افکارشان معتقدند. شايسته نيست که از يک ديگر با القاب و عناوين نامناسب ياد کنيد. باور کنيد که امام عصر روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا از اين رويه اي که ماها در پيش گرفته ايم سخت ناخرسند است.