سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

مرداد 1386 - پیاده رو خاطرات

نقدی بر نظام آموزش عالی (سه شنبه 86/5/2 ساعت 3:28 عصر)

با توجه به انتقاد اخیر رییس جمهور از نظام آموزشی کشور بی‏مناسبت نیست که برخی نظرات جامعه دانشگاهی کشور درباره مشکلات و موانع موجود بر سر راه علم و فناوری در جامعه ایران بازگو شود. اگر چه تاکید ویژه احمدی‏نژاد بر تئوری‏زدگی در آموزش بود فکر می‏کنم مشکلات نظام علمی ایران در درجه اول به سازماندهی مربوط باشد تا اهداف. از حدود چند دهه قبل (دهه هشتاد میلادی به این طرف) با ظهور معجزه اقتصادی در ژاپن و تقابل جدی اقتصادی و فناورانه ژاپن با آمریکا تحلیل‏های زیادی درباره چرایی برتری ژاپن در بسیاری از رشته‏های صنعتی بر همتاهای غربی‏اش بیان شد. اگر چه امروزه با رکود اقتصادی‏ای که ژاپن از سال 1990 با آن دست به گریبان است دیگر کمتر کسی به شیوه‏های مدیریتی و ساختار اجتماعی ژاپن فکر می‏کند و نگاه‏ها بیشتر معطوف به رقیب تازه نفس یعنی چین است. اما میراث ژاپن در زمینه صنعت یگانه بوده است. الگوی توسعه ژاپنی تفاوت مهمی با الگوی توسعه آمریکایی داشت. ژاپنی‏ها وقت خود را برای تحقیقات بنیادی تلف نمی‏کردند. در عوض تلاش اصلی آنها بر سازماندهی تولید، اقتصادی کردن و افزایش کیفیت محصولات قرار داشت. بنیان‏های نظری صنعت الکترونیک در آمریکا کشف شد اما نهایتا این ژاپنی‏ها بودند که «الکترونیک مصرفی» را به یک صنعت همه‏گیر تبدیل کردند. برای دهه‏های متوالی آمریکا محصولات تازه‏ای را در بخش‏های تحقیقاتی خود تولید می‏کرد، اما پس از چند سال وقتی ژاپنی‏ها به هر نحو (از جمله جاسوسی فنی) تا حدودی فناوری را بدست‏ می‏آوردند در تولید آن آمریکا را پشت‏سر می‏گذاشتند و حتی بازار داخلی آمریکا را هم تصرف می‏کردند. تا حدودی می‏توان مدعی شد شیوه ژاپنی صنعت الگوی آنچه امروز «کارآفرینی» نامیده می‏شود قرار گرفته است. کارآفرینی یعنی بها دادن به تولید و ایجاد فرصت‏های شغلی بجای غرق شدن در تئوری‏های ریاضی پیچیده. کارآفرینی یعنی اکتفا به فناوری سطح پایینتر و در عوض کوشش برای راه‏اندازی صنعت و تولید. حال که منشاء تاریخی نظریه کارآفرینی روشن شد امیدوارم سرنوشت دو اقتصاد ژاپن و آمریکا بعد از گذشت سه دهه از دوره درخشش ژاپن بقدر کافی گویا باشد که محو صد در صد نظریه کارآفرینی نشویم. البته عناصر مثبتی در این نظریه وجود دارد و در خود آمریکا هم گونه‏ای از کارآفرینی موجود است اما آنچه مورد تاکید است این است که نفی نظریه پردازی علمی تحت عنوان تئوری زدگی باعث کاهش ظرفیت‏های خلاقانه فنی و اقتصادی می‏شود و فرصت جهش‏های بزرگ را از کشور خواهد گرفت. مثال مهم آن اختراعی بنام شبکه اینترنت است. اگرچه ممکن بود در ابتدا اینترنت یک سرگرمی دانشگاهی بنظر برسد اما بتدریج و پس از سی سال در دهه نود آنچنان شکوفا شد که توانست اقتصاد آمریکا را بشدت تقویت کند. سلاح اتمی در ابتدا چیزی جز دلمشغولی فیزیکدانان آلمانی در مورد رفتار ماده در ابعاد کوچک نبود. اتفاقا اصطلاحی که آمریکاییها برای دفاع از پژوهش‏های بنیادی می‏آورند این است که اگر این کار را نکنیم فردا ممکن است با چیزی معادل بمب اتمی در جنگ جهانی دوم در دست دشمنان‏مان روبرو شویم. امروزه روشن است که خلاقیت و نوآوری از مهمترین ابعاد موفقیت یک نظام علمی-اقتصادی است و این خلاقیت پیوند وثیقی با پژوهش‏های بنیادی دارد.

مشکل اصلی آموزش عالی در ایران را می‏توان بلاتکلیفی و عدم جدیت موجود در آن دانست. مشخص است که اگر هدف تعریف‏شده‏ای برای سیستم به این بزرگی وجود داشت دستیابی به آن قابل اندازه‏گیری بود و طبعا پیشرفت دور از دسترس نبود. بعنوان مثال زمانی که در کشور تصمیم به توسعه فناوری هسته‏ای گرفته شد درست به این دلیل که جدیت وجود داشت ظرف یک دهه موفقیت‏ها یکی پس از دیگری بدست آمد اما در دانشگاه‏های ما چنین هدفمندی‏ای مشاهده نمی‏شود. بازتاب بی‏هدفی از هم پاشیدن سازماندهی است. استادان دانشگاه آدمهایی همه‏کاره هستند. اکثر آنها برای خودشان شرکت تاسیس کرده‏اند و با سوءاستفاده از عنوان دانشگاهی که دارند پروژه‏های بزرگی بدست آورده‏اند. بیشتر وقت این اساتید به رتق و فتق امور شرکتی می‏گذرد و به عضویت در هیات علمی دانشگاه بعنوان صرفا یک عنوان نگاه می‏کنند. اگر چه با روی کار آمدن احمدی‏نژاد حقوق اساتید دو برابر شد و به حدود یک میلیون تومان در ماه رسید اما این امر تاثیری در بی‏قیدی نسبت به دانشگاه نگذاشت. انتظار می‏رفت گام بعدی سیاست احمدی‏نژاد الزامی کردن حضور تمام وقت اساتید در دانشگاه باشد اما چنین چیزی به وقوع نپیوست. اساتید دانشگاه عمدتا بدلیل اینکه مقامات مهمی در صنعت یا نظام اداری به عهده دارند ارزشی برای کارهای تحقیقاتی قایل نیستند. از سوی دیگر دانشجویان تحصیلات تکمیلی که بخش اعظم تحقیقات باید به عهده آنها باشد نیز انگیزه‏ای برای کار کردن ندارند. در حالی که در همه دنیا دوره کارشناسی ارشد در عرض دوره دکترا قرار دارد و دانشجو می‏تواند مستقیما از کارشناسی به دکترا وارد شود ایران فاقد چنین سیستم کارآمدی است. نتیجه آن است که دانشجو وقتی وارد دوره دکترا می‏شود که خیلی سنش بالا رفته است، احتمالا ازدواج کرده و تازه حساب سربازی رفتن بعد از چهار سال را هم می‏کند. در نتیجه خودبخود دانشجوی دکترا دیگر توان جدی گرفتن درس را بعنوان فعالیت اصلی زندگی خود ندارد. وی مجبور است در کنار درس کار هم بکند. یعنی درست همان اتفاقی که برای استاد هم افتاده است. با وجودی که هر استاد در دانشگاه مدیر یک شرکت هم هست اما تلاش استادان فقط صرف جذب بهترین دانشجویان به شرکتشان است و هیچ ارتباط نظام‏مندی میان صنعت و دانشگاه وجود ندارد. بنابراین استاد بی‏انگیزه، دانشجو بی‏انگیزه و فرآیند آموزش پادرهواست. آیا با این وضعیت تعجبی دارد که شاهد کاهش شدید حضور قشر جدی جامعه (پسران) در دانشگاه‏ها هستیم؟ آیا باز هم باید از مدرک‏گرایی و ظاهربینی ناراحت باشیم؟ البته با وجود همه این کاستیها جامعه علمی ایران در محیط بین‏المللی در حال ترقی قابل ملاحظه‏ای است اما این منافی وجود ضعف‏های ساختاری در نظام آموزش عالی نیست و تنها نشاندهنده این است که با رفع این موانع روند حرکت علمی در ایران چقدر می‏توانست سریعتر باشد.

مطالب مرتبط:‏
نخبگان آینده ساز ، پخمگان آینده دار


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • بین‏المللی

    <      1   2      
    مرداد 1386 - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 9 بازدید
    دیروز: 16 بازدید
    کل بازدیدها: 233106 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [121]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [117]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده