با سلام خدمت آقا رضا ....
چون بحث گستردهاي را مطرح كردهاي تنها ميشود به هر كدام از سوالات پاسخ كوتاهي داد .... «كشاندن سه وزير امور خارجه اروپايي به تهران» از ديدگاه من افتخاري نيست، چندان شان بالايي برايشان قايل نيستم كه اينرا جزء دستاوردهاي يك سياست خارجي موفق به حساب آورم .... «اعلام داوطلبانه بودن تعليق» تنها يك ظاهرسازي بود، اصل مساله اين بود كه دولت قبل زير فشار غرب مجبور شد تعليق كند و اين اعلام فقط شرمندهگياش را برملا كرد .... «نرفتن پرونده به شوراي امنيت» هم با متوقف كردن فعاليتها دستاوردي نيست چرا كه همين الان هم كافي است ما تعليق كنيم تا بطور اتوماتيك تحريمها لغو و بوش با ايران وارد مذاكره شود پس ما چيزي را از دست ندادهايم .... «حركت شعاري نفي هولوكاست»، بخش مهمي از سياست بطور كلي شعار است يعني همان معنايي كه جامعه حول آن متحد ميشود و جهت ميگيرد. اما درباره نفي هولوكاست، اگر موقتا نخواهيم راجع به اصل موضوع قضاوت كنيم بايد بگوييم كه از ديدگاه عملگرايانه شديدترين حمله عليه هر سيستمي زير سوال بردن مقدسات آن است، آنها اسلام را زير حمله گرفتهاند ما هم بخوبي افسانه هولوكاست را مورد سوال قرار دادهايم ..... «قطع ارتباطهاي اقتصادي» بنظر من چيزي جز يك فرصت بزرگ براي ايران نيست تا خودباورانه حركتي عميق را در عرصه اقتصاد داخلي آغاز كند، انسانها و جوامع از سختيها سود ميبرند همانگونه كه نيچه ميگويد سختياي كه مرا از پاي درنياورد مرا قويتر خواهد ساخت .... درباره سوال 1- : بله سياستها زير نظر رهبري اجرا ميشود اما رهبري تنها با توجه به ظرفيت دستگاه تحت امرش ميتواند آرمانها را پيگيري كند، بنابراين كاملا منطقي است كه وقتي احمدينژاد بر سر كار ميآيد يكباره سياست ايران تند ميشود .... سوال2- : حتي اگر وظيفه حكومت را ارتقاي سطح زندگي شهروندان تعريف كنيم لزوما از آن اجتناب از بحران استفاده نميشود. بحران پيشگيرانه كنترل شده بهتر از نابودي نهايي است، بدست آوردن بازدارندگي و تحريم شدن بهتر است از وضعي كه اكنون عراق دارد. در مورد صلح حديبيه: بله ما كاملا بهش پايبنديم، ما با كسي سر جنگ نداريم آنها ميخواهند با ما بجنگند. صلح حديبيه ترك تخاصم متقابل بود ما الان با غرب در وضعيت تخاصم نيستيم ..... 3- اينكه گفتي مردم تصوري از جمهوري اسلامي نداشتند حرف كاملا درستي است، درستتر اين است كه بگوييم حتي حاكمان هم تصور دقيقي از آينده نداشتند. سيستم بمرور زمان و بنحو پويايي شكا ميگيرد نه بر اساس يك برنامه خشك از پيش تعيين شده. در مورد رابطه با آمريكا هم در حقيقت از طرف ايران چراغ سبز نشان داده شده منتها آمريكا شرطهاي عجيب غريب ميذاره ما مخالف نيستيم چون حالا همونطوري كه شما هم گفتي احساس ميكنيم به اندازه كافي قوي شدهايم ....... خوشحال ميشم هميشه چنين نقدهاي عميقي بر يادداشتهاي من بنويسي. من هم بهت سر ميزنم :)