سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

تورم ذاتی - پیاده رو خاطرات

تورم ذاتی (یکشنبه 86/6/25 ساعت 12:0 عصر)

پس از گذشت چند سال از بالا رفتن قیمت نفت اکنون اظهارنظرهای رسمی تایید می‏کنند که علایمی از بیماری هلندی در اقتصاد ایران دیده می‏شود. استدلال این است که با گران شدن نفت، حجم پول در کشور افزایش یافته و چون مابه‏ازاء کالایی آن افزایش بمراتب کمتری داشته است قیمت‏ها بنحو اجتناب‏ناپذیری افزایش خواهد یافت. اما راه‏حل طرفداران این نظر برای مهار تورم چیست؟ شاید خیلی بنظر عجیب برسد که آنها توصیه می‏کنند پول نفت را به بانک‏های غربی برگردانید، حتی گاهی فراتر ازین می‏گویند آنرا در غرب سرمایه‏گذاری کنید!! بنظر می‏رسد این گروه بجای پرداختن به ریشه تورم تنها پیامدهای آنرا که یکی از آنها افزایش عرضه پول به نسبت کالا و خدمات است مورد توجه قرار داده‏اند.

سوال اصلی این است که اگر حجم پول در گردش در کشور دو برابر شود قیمت میانگین کالاها نیز دوبرابر شود چه کسی ناراضی است؟ مسلما مشکل از آنجایی ناشی می‏شود که درآمد بسیاری از افراد متناسب با تورم افزایش نمی‏یابد. از سوی دیگر، اگر به وجود نوعی هدفمندی در نظام اقتصادی اعتقاد داشته باشیم باید سوال کنیم چرا باید نظام اقتصادی بیهوده دستمزدها و قیمت‏ها را به یکسان افزایش دهد در حالی که هیچ کارکرد اقتصادی از چنین تغییر و تحول پرهزینه‏ای بدست نمی‏آید؟ ..... جهش‏های تورمی در اقتصاد ایران همواره همراه با شیوع پدیده تجمل‏پرستی عده‏ای اندک و فقر و فشار اقتصادی بر اکثریت مردم بوده است، کافی است به دوره ریاست جمهوری هاشمی توجه کنید، اگر از اقتصاددانان بپرسید مشخصه دوران هاشمی چه بود محتمل است بگویند تورم 49 درصدی، اگر از اصولگرایان بپرسید حتما خواهند گفت رواج رفاه‏زدگی اقلیتی رانت‏خوار. این همان دورانی بود که به جنبش دوم خرداد انجامید، جنبشی که بد فهمیده شد و مانند مشروطه به انحراف کشیده شد. کمی به عقب برگردیم، بحران بزرگ مالی-اجتماعی که به سقوط حکومت شاهنشاهی و انقلاب بزرگ اسلامی انجامید درست در پی یک دوره افزایش شدید قیمت نفت، تورم افسارگسیخته و سپس ناآرامی اجتماعی پدید آمد. این در حالی است که یکی از دلایل مهم وقوع انقلاب اسلامی افزایش شکاف طبقاتی و بی‏عدالتی در جامعه شمرده می‏شود.

فریبرز رییس دانابنابراین ناراحتی مردم کاملا بجاست چرا که تورم همواره مبین رشد شکاف طبقاتی در جامعه و رانده شدن اکثریت مردم بسمت خط فقر است، شاید لازم باشد حتی پا را فراتر ازین بگذاریم و بگوییم تورم در حقیقت ناشی از فشار طبقات بالای جامعه برای تصاحب بخش بزرگتری از قدرت اقتصادی و کاهش قدرت خرید فقراست (فریبرز رییس دانا،‏ کم‏توسعگی، مقاله: پنج دنگ خانه آقای میم کجاست؟، 1371). آنچه در ادوار تورمی مردم را آزار می‏دهد درک حقیقی آنها از کاهش قدرت خریدشان در زمانی است که قدرت خرید اقشار ذی‏نفوذ جامعه حفظ می‏شود یا بیشتر وقت‏ها بالا می‏رود. از آنجا که این اقشار ثروتمند چه در دوران طاغوت و چه در حال حاضر عمدتا در پیرامون دولت گرد آمده‏اند هر گاه از رهگذر افزایش قیمت نفت دولت پولدار شده است تلاش طبقه مرفه برای تصاحب این ثروت ابعاد بزرگتری به خود گرفته است و تورم با شدت بیشتری بالا رفته است. این طبقه بطور طبیعی از طریق رانت اطلاعاتی (در خوشبینانه‏ترین فرض) راه‏های کسب ثروت جدید را بهتر از سایر اقشار جامعه می‏یابد و عمل می‏کند. بعنوان مثال در شرایط حاضر بنظر می‏رسد اکثریت اقشار جامعه ازین واقعیت که دولت مشغول توزیع بخشی از درآمد نفت در جریان واگذاری سهام اصل 44 در بازار بورس می‏باشد غافلند. در شرایطی که دولت برای جلب سرمایه‏های مردمی به بورس سهام اولیه اصل 44 را با قیمت‏های مناسب عرضه کرد و سپس از افزایش شدید قیمت آنها حمایت نمود سودهای کلانی به فعالان بازار که تحلیل مناسبی از راهبرد احتمالی دولت داشتند تعلق گرفت. مقایسه کنید با شرایط ایده‏آلی که در آن رانت اطلاعاتی وجود نداشت و همه مردم ازین امکان سود مطلع بودند، در نتیجه سرمایه‏ها به بورس سرازیر می‏شد و اصولا دولت نیازی نمی‏دید دست به سیاست‏های حمایتی بزند. وقتی قیمت نفت بالا می‏رود پروژه‏های عمرانی فراوان می‏شود و بتبع آن صاحبان شرکت‏های پیمانکاری سود سرشاری را نصیب خود می‏کنند. مشکل از آنجایی ناشی می‏شود که به دلیل وسعت کم بخش خصوصی در ایران این سودها بین قشر اندکی از مردم توزیع می‏شود.

اگر تورم محصول جنگ قدرت میان پابرهنگان و مرفهین است راه مقابله با‏ آن آیا غیر از مبارزه با شکاف طبقاتی و بی‏عدالتی است؟ اگر اقشار مرفه بنحو همیشه موفقیت‏آمیزی تلاش می‏کنند بخش روزبروز بزرگتری از کیک اقتصاد ملی را بخود اختصاص دهند آیا راه مبارزه با آنها چیزی غیر از سیاست‏های بازتوزیع درآمد (مالیات تصاعدی و ...)‏ است؟ جالب است اگر روزی دریابیم تصادفا رویکرد مردمی و عدالت‏خواهانه احمدی‏نژاد دقیقا همان چیزی است که برای مبارزه با پیامدهای تورم تحمیل‏شده از ناحیه رفاه‏طلبین مورد نیاز بوده است. احمدی‏نژاد با تئوری‏های پولی توضیح‏دهنده تورم چندان احساس راحتی نمی‏کند و اعتقاد دارد که عوامل مشخصی که وی بکمک دستگاه‏های دولتی بر آنها اشراف اطلاعاتی دارد «عامل» تورم هستند. وی معتقد است کلید جهش قیمت مسکن توسط بانک‏های خصوصی با خرید گسترده و ناگهانی مسکن زده شده ..... ممکن است دقیقا همان رویکردی که عوامانه و مردم‏فریب نامیده می‏شود در اتاق حقیقت را کوبیده باشد.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • بین‏المللی

    تورم ذاتی - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 13 بازدید
    دیروز: 51 بازدید
    کل بازدیدها: 232948 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [121]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [117]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده