فرهنگ جامعه بشری مشحون از ادبیات ضد شهری است. از دیرباز همواره روستاها مظهر آرامش و زندگی واقعی دانسته شده در حالی که مردمان شهرها مردمی گرفتار فساد، مصرفزده، رفاهطلب، غیرمولد و اخیرا ماشینزده نام گرفتهاند. بیشتر مکاتب بشری یا بطور کلی شهرنشینی را منفی تلقی کردهاند یا دستکم خواستار توقف سطح فعلی شهرنشینی شدهاند. با این وجود اسلام رویه کاملا متفاوتی را در ابتدای ظهور خود در پیش گرفت. پیامبر هنگامی که در مدینه مستقر شد و حکومت اسلامی تشکیل داد پذیرای اعراب از سرتاسر شبه جزیره که برای اسلام آوردن و بیعت با او میآمدند شد. در این هنگام ایشان اعراب بادیه نشینی که اسلام میآوردند را ملزم میکرد به شهر مدینه کوچ کنند و در آن سکنی گزینند. در میان معارف اسلامی نیز تاکید بر شهرنشینی و دوری از زندگی روستایی که جاهلانه نامیده شده است همواره به چشم میخورد. علیرغم تمام برنامهریزیها و شعارها بر علیه گسترش شهرها اما گویی در طول تاریخ بشری هیچ نیرویی را یارای متوقف ساختن گسترش شهرها نبوده است. در برخی جاها سرعت رشد بیشتر و برخی جاها کمتر است. بدون استثنا، شهرهای ممالک جهان سومی با سرعت سرسامآوری رشد میکنند چرا که اقتصاد این کشورها نیز معمولا نرخ رشد بالایی دارد.
از دیدگاه اقتصادی شهرنشینی بازدهی امکانات زیستی را بالا میبرد. مصرف انبوه و متراکم در یک مکان امکان بیشتری برای توزیع بهتر و با هزینه کمتر ایجاد میکند. اما مهمترین امتیاز زندگی شهری امکان بیشتر برای مبادله اطلاعات است. اطلاعات و ارتباطات میان انسانها کلید نهایی برای انتقال تجارب و یافتهها میان افراد و موجب بهبود جهشی امور است. بنابراین انسان شهری از آنجا که بطور طبیعی امکان ارتباطگیری با انبوهی از انسانهای متفاوت را دارد بر سر گنجی بیپایان نشسته است که بازدهی کار و زندگی وی را مافوق تصور فرد روستایی گسترش میدهد. علم، هنر، فلسفه، دین و صنعت و خلاصه بیشتر دستاوردهای مهم بشری از شهرها سرچشمه گرفتهاند و تاریخ تمدن را در هر منطقهای با قدمت اولین شهرهای آن اندازه میگیرند. روستاها تنها متکفل اساسیترین و سطح پایین ترین نیازمندیهای مردم یعنی غذا هستند در حالی که سایر ملزومات زندگی عمدتا در شهرها بدست میآید، جایی که تراکم انواع نیروی کار پربازده و متخصص وجود دارد.
امروزه گسترش حمل و نقل و ارتباطات به روستاییان اجازه داده است که در نزدیکترین شهرها ساکن شوند بدون اینکه دست از زمین کشاورزی خود بشویند. تعداد روستاها دائما رو به کاستی است و در طول جادهها فراوان میتوان روستاهایی را دید که دیگر تنها چند پیرمرد و پیرزن در آن زندگی میکنند، جوانها رفتهاند و دیگر بازنمیگردند. کشاورزی مکانیزه میشود و شاید در آینده روبات محور هم بشودو در آن صورت سیر شهرنشینی در دنیا که دائما روبه فزونی دارد به عدد کامل خواهد رسید. مسلما این خبر خوبی برای کسانی است که در آینده در روستاها زندگی نخواهند کرد.
|
سیاست داخلی |