انتخاباتی که گذشت محلی بود برای اعلام حضور یک طیف جدید سیاسی که از انشعاب در داخل طیف اصولگرا بوجود آمد. اکنون پس از شکست حامیان دولت در انتخابات شوراها، این طیف (که میتوان آن را راست جدید (مدرن) نامید) کمتر از قبل زیر نفوذ گفتمان اصولگرایی رییس جمهور قرار دارد و میتواند ویژگیهای خاص خود را بهتر آشکار کند. راست جدید در حوزه گفتمانی از علمگرایی دفاع میکند در حالی که سالهاست روشن شده است زیر نقاب علمگرایی چیزی جز ایدئولوژی غربگرایی وجود ندارد. زمانی بود که علم یک ملاک و عیار مطلق برای سنجش همه چیز (در حوزه علوم تجربی، اقتصاد و حتی سیاست) شناخته میشد ولی امروزه برای خود فلاسفه غربی نیز اثبات شده است که علم کنونی غلام سرمایهداری است و لزوما حامل حقیقت نیست. در کشورهای غیر غربی علمگرایی و مستند کردن تصمیمات به تئوریهای علمی همواره نقابی بوده است برای تقلید از غرب زیر پوشش بکار بردن نظریههای علمی غربی. این در حالی است که جریان اصولگرا در این زمینه معتقد به تولید علم بومی و نهضت نرمافزاری است و براحتی تسلیم مشهورات علمی زمانه خود نمیگردد.
در عرصه سیاست خارجی، راست جدید معتقد به تنش زدایی است و از این نظر دنبالهرو دولتهای سازندگی و اصلاحات میباشد. این در حالی است که سیاست تنش زدایی در زمان خود به نتایجی معکوس رسید، در دولت هاشمی منجر به پرونده سازی میکونوس و در دوره خاتمی منجر به قرارداد هستهای ننگین پاریس گردید. آنچه مایه تعجب است اینکه راست جدید دقیقا در زمانی که غرب بشدت برای حمله سیاسی-اقتصادی-نظامی به ایران دندان تیز کرده است به سیاستی روی آورده است که چیزی جز ابراز ضعف مفرط نیست. اگر در زمان خاتمی بدلیل لبخندهای غرب به دولت غربزده ایران و حاکمیت نسبی آرامش بینالمللی، سیاست تنش زدایی موجه جلوه میکرد در زمان کنونی که دوره نزاع فراگیر با غرب است چنین سیاستی از پیش شکست خورده خواهد بود.
در عرصه داخلی، راست جدید معتقد به سیاست اشداء با اصولگرایان و رحماء با اصلاحطلبان و کارگزاران است. در شرایطی که رییس جمهور بشدت با ساختار بسته دانشگاه آزاد درگیر شده بود این طیف با صدور نامهای بیسابقه خطاب به رهبری از زحمات جاسبی رییس دانشگاه آزاد تقدیر کرد. درست در زمانی که طرح دو فوریتی برای واکنش نسبت به قطعنامه شورای امنیت در دست بررسی است آنها یک طرح دو فوریتی دیگر برای بازگرداندن ساعت کاری بانکها به یک ساعت زودتر در تقابل با دولت ارائه میدهند. البته این بخش از هویت راست جدید درست از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید در قالب نطقهای آتشین و در بررسی صلاحیت وزرا آشکار بوده است و به هیچ وجه تازگی ندارد. با در نظر گرفتن تابلوی فوق میبینیم که راست جدید ادامه کارگزاران سازندگی، راست قدیم و اصلاحطلبان فعلی است و تنها تفاوتش با آنها در این است که هنوز بطور کامل تکلیف خود را با اصولگرایی انقلابی یکسره نکرده است. این جریان اکنون که نام اصولگرایی برایش اعتباری میآورد از آن استفاده میکند اما بزودی با اشاره پدرخواندهها تعارف را در این زمینه نیز کنار خواهد گذاشت. اگر جریان اصولگرا دارای اصولی روشن و مشخص و بشدت پایبند به آنهاست، هویت راست جدید چیزی جز نداشتن اصول نیست و به همین علت در هر حوزهای تسلیم نظریات غالب غربی است. بنابراین نام «غربزدههای نو» برای آنها سزاوارتر است.
|
سیاست داخلی |