دو هفته دیگر انتخابات کنگره و سنای آمریکا برگزار میشود. انتخاباتی که میتواند بر سرنوشت بسیاری از مسایل مهم جهانی تاثیرگذار باشد و دولتها در سراسر جهان منتظرند ببینند حجم انفجاری این تحول سیاسی چقدر خواهد بود؟ تمام پیشبینیها حاکی از پیروزی بزرگ یا کوچک دموکراتهاست ..... البته جهان اینقدر در سالهای اخیر با حاکمیت جمهوریخواهان و مخصوصا جناح نومحافظهکار آنان مواجه بوده که تقریبا بدشواری میتواند پیامدهای شکست آنها و سیاستهای جدید ایالات متحده را پیشبینی کند. در بسیاری موارد الگوهای روشنی وجود دارند که ظاهرا در میان مردم و نخبگان آمریکا در مورد آنها اجماع نسبی بوجود آمده است و تنها برای اجرایی شدن نیازمند یک تکان شدید در سیستم هستند. برخی آثار دیگر نیز ناخواسته و بازتابی از شرایط جهانی آمریکاست ....
?- شرق آسیا: به قدرت رسیدن یک جناح تر و تمیز و اتو کشیده در آمریکا متحدین یا وابستگان این کشور را در منطقه نسبت به میزان جدیت واشنگتن در دفاع از آنها در مقابل تسلیحات هستهای کره شمالی در تردید قرار خواهد داد. در صورتی که موشک بالستیک جدید کره شمالی توان رسیدن به سواحل کالیفرنیا یا دستکم ایالت واشنگتن و آلاسکا را داشته باشد آیا واقعا هیچ سیاستمداری باور خواهد کرد که آمریکا هر گونه حمله اتمی کره شمالی به کره جنوبی یا ژاپن را با حمله هستهای پاسخ دهد؟ احتمال چنین کاری تقریبا زیر صفر باید باشد! بنابراین حتی اگر دولت دمکرات آینده آمریکا بلافاصله اقدام به قدرتنمایی شدید نظامی در شرق دور بکند هم توانایی نگه داشتن متحدین در مدار بازدارندگی اتمی خود را نخواهد داشت. بزودی همانطور که از آزمایش اخیر موشکی کره جنوبی پیداست این کشور از معاهده منع گسترش خارج خواهد شد و اولین سلاح هستهای خود را آزمایش خواهد کرد. در ژاپن نیز بحث جدی (و ظاهرسازانه) در این مورد شروع شده و پس از کره جنوبی ژاپن اولین کشوری خواهد بود که از معاهده خارج خواهد شد. البته این شرایط بمعنای یک جنگ قریبالوقوع هستهای نیست. شبه جزیره کره بلافاصله پس از دستیابی به توازن هستهای (که در بیست سال گذشته به هم خورده بود) با اعتماد بنفس و استقلال بیشتری بسوی مذاکرات گام برخواهد داشت و چه بسا وحدت دو کره در شرایط برابر دور از دسترس نباشد. در این صورت ترکیب قدرت فناوری کره جنوبی با ارتش و قدرت اتمی کره شمالی و بازارهای وسیعتر موجب ظهور یک قدرت بزرگ شبیه ژاپن خواهد شد که حالا پس از حل اختلافات درونی آماده یادآوری مشکلاتش با ژاپن خواهد بود. هستهای شدن شرق آسیا نیاز به حمایت آمریکا را کاهش خواهد داد و موجب کاهش نفوذ این کشور خواهد شد.
?- دولت آینده آمریکا قبل ازین که روی کار بیاید شکست را در اروپا پذیرفته است. این روزها شاهد ریسک بزرگ اروپا در مساله انرژی هستیم. اتحادیه اروپا با گمان اینکه در آینده با گسترش انرژی هستهای میتواند مشکل وابستگی خود را به روسیه در زمینه انرژی حل کند در حال ایجاد وابستگی بیشتر است. تنها کشورهای وابسته به آمریکا مانند گرجستان هستند که با جدیت در حال کاهش نیاز خود به گاز روسیه از طریق واردات از ایران هستند. البته اروپاییها نباید فریب تجربه فرانسه در زمینه تولید انرژی هستهای را بخورند. زمانی در گذشته سوخت هستهای منبعی ایدهآل برای انرژی بود چرا که استفاده از آن در انحصار چند کشور پیشرفته بود. حالا همه به معادن اورانیوم هجوم آوردهاند و قیمت سوخت هستهای هم مثل نفت روزبروز در حال بالا رفتن است و مناقشات مشابهی برای خرید اورانیوم درگرفته است. وقتی آمریکا از افغانستان اورانیوم بدزدد معلوم میشود مساله جدی است. در مجموع برگ برنده در اروپا در آینده قابل پیشبینی در اختیار روسیه است نه آمریکا. این امر ممکن است موجب ایجاد محدودیت برای پایگاههای نظامی آمریکا در اروپای شرقی گردد و حتی بازگشت دوباره و ضمنی آنها را به بلوک شوروی سابق موجب شود.
?- در خاورمیانه ماهیت مناقشه جاری بیشتر سیاسی است تا هستهای و بیشتر معطوف به مساله فلسطین است تا ایران. دولت آینده آمریکا برای جلوگیری از بروز مجدد افتضاحاتی مانند مساله مونیکا لوینسکی هیچ حمایتی را از اسراییل دریغ نخواهد کرد ولو این حمایتها سودی برای اسراییل دربر نداشته باشد. بنا به عادت دمکراتها مذاکرات پرطمطراق صلح جدیدی برگزار خواهد شد و ابومازن بدفعات با هر اسراییلی که لازم باشد دست خواهد داد. پس از تثبیت دستیابی ایران به دانش هستهای دو راه پیش روی خاورمیانه باقی خواهد ماند یا به راه شرق آسیا برود یا وضعیت موجود و برتری ایران را بپذیرد. آمریکا حداکثر تلاش خود را خواهد کرد که کشورهای اسلامی را از هستهای شدن بازدارد چه برای امنیت اسراییل و چه برای حفظ موقعیت خود و به این دلیل که اینجا برخلاف شرق آسیا رگ حیات آمریکاست ممکن است واقعا موفق شود.
?- و بالاخره امیدواریم در مسایل سیارهای دمکراتها حماقت جمهوریخواهان را کنار بگذارند و به تلاشها برای کنترل گرم شدن زمین بپیوندند. در مسایل داخلی توجه به اقتصاد بیشتر خواهد شد اما بعید است رونق دوره کلینتون تکرار شود چرا که دیگر خبری از یک دستاورد بزرگ فنی مثل اینترنت نیست که هم بهرهوری اقتصاد داخلی را بهبود بخشد و هم سرمایههای سراسر جهان را به این کشور جلب کند. در زمینه کسری تراز بازرگانی احتمال دارد دمکراتها راهبرد فرود آرام را برای اقتصاد آمریکا با کاهش نرم ارزش دلار به اجرا بگذارند تا واردات کاهش یابد و صادرات افزایش. به هر حال دمکراتها آخرین افرادی خواهند بود که قادرند چنین انتخابی بکنند بعد از آنها دیگر شاید خیلی دیر باشد.
|