دهنمکی طبق عادت قدیمش هر جایی که برود آنجا را حسابی به هم میریزد و از این نظر شباهتی به داش مجید شخصیت اصلی اخراجیها دارد. اما ورود او را به عرصه سینمای دفاع مقدس باید بفال نیک گرفت. آغاز اکران اخراجیها چند روز پس از مرگ حزنانگیز رسول ملاقلیپور کارگردان متعهد دفاع مقدس اتفاقی سمبولیک بود که نوید دهنده ادامه راه نسل جنگ و بدوش گرفتن این عَلَم بدست نسل دوم انقلاب بود. براستی چه میشد اگر با مرگ ملاقلیپور مجبور میشدیم حاتمیکیا را با آ فیلمهای «ضد جنگش» تنها کارگردان مطرح این عرصه بدانیم، کارگردانی که در فیلمهای اخیر خود تا میتوانسته مودبانه به قشر حزباللهی فحاشی کرده و عملا از گذشته دفاع مقدسی خود ابراز برائت کرده است. دهنمکی پیش از هر چیز فیلمی سالم تحویل جامعه ایرانی داده است و این در فضایی که فیلمها اکثرا مروج فساد هستند میتواند جریانساز باشد.
دهنمکی در نخستین تجربه سینمایی بلند خود چنان با مخاطب ارتباط برقرار میکند که بیننده دو سه سکانس در میان با خندههای انفجاری یا گریههای ناخواسته با فیلم همراه میشود. ترکیب گروه هممحلیهای اخراجی کاملا بخوبی با هم جفت شده است و هر یک نقشی مکمل در راستای هدف کلی داستان ایفا میکنند. البته علیرغم این موضوع، تمرکز کارگردان بر این دسته از بازیگران اصلی باعث شده است توجه کمتری به شخصیتهای حاشیه فیلم مخصوصا در سکانسهای جبهه بشود. رزمندگان در اردوگاه پشت جبهه تا حدودی نقشهای بیگانه با داستان و پرداخت نشده را ایفا میکنند که میتواند نشاندهنده نوعی شتابزدگی در فیلمبرداری یا نوشتن بخشهای انتهایی فیلم باشد. دهنمکی میگوید افراد میتوانند در یک لحظه تصمیم بگیرند که روی مین بروند، من این را قبول دارم و احساس میکنم، اما لازم است این تحول روحی حتی اگر ناگهانی بوده است بخوبی برای بیننده به تصویر کشیده شود. به بیانی دیگر اگر قرار است شخصیت اصلی فیلم توبه کند و بسوی خدا گام بردارد لازم است کارگردان بنحوی صحنه را پیش ببرد که مخاطب هم همراه مجید توبه کند و با او وارد میدان مین شود. بنابراین نیاز به نوعی رویکرد عمیقتر معنوی در بعضی صحنههای فیلم احساس میشد. البته تم کلی اخراجیها متاثر از تجربه کارگردان نوعی مستندسازی بود و از این لحاظ باید آنرا شاهکار به حساب آورد. دهنمکی که خود 4 سال در جبههها حضور داشته است توانست صحنههایی ناب از نبردها و حواشی آن به تصویر کشد که پیش از آن کمتر دیده شده بود. گذر مجید از میدان مین اوج فیلم بود و تکنیک کارگردان در صحنه شهادت دوست آرپیجی زن مجید تماشاگر را در بهت و حیرت فرو میبرد. بطور کلی باید گفت مسعود دهنمکی در اولین کار سینمایی خود نمرهای خوب دریافت کرد و با جلب نظر هزاران بیننده در جشنواره و اکران موفقیت بزرگی بدست آورد. امیدواریم وی با ادامه دادن این راه مسئولیت مهمی را که بر دوش دارد بخوبی به انجام برساند.
|
سیاست داخلی |