در روابط شخصی افراد بدترین حالت موقعی پیش میآید که «دست کسی خوانده شود». هر یک از ما در زندگیمان اهداف و آرمانهایی داریم و در تصمیمگیریهای روزمره خود بنحوی عمل میکنیم که به این آرمانها نزدیک شویم و منافع مورد نظر را بدست آوریم. هیچ کس حاضر نیست این خطوط اصلی تصمیمگیری خود را ولو به نزدیکترین یارانش هم بازگو کند. حال اگر بنا به بیاحتیاطی یا هر چیز دیگر این اصول لو برود آنگاه دیگران قادر خواهند بود بدقت رفتار آن شخص را پیشبینی کنند و از این رهگذر بنحوی حرکت کنند که بیشترین منافع را برای خود کسب کنند. وقتی شما بدانید استدلال نهایی طرف شما چیست میتوانید بسادگی آنرا خنثی کنید ولی اگر چنین اطلاعاتی نداشته باشید دائما در هزارتوی استدلالهای غیرنهایی طرف گیر میافتید و احتمال موفقیتتان در یک مذاکره بسیار کم خواهد بود. بنابراین مهمترین فاکتور قدرت، پیشبینی ناپذیر بودن است.
دولت ایران در پرونده هستهای مزیت پیشبینیناپذیری خود را از دست داده است. سوای اینکه نفوذ اطلاعاتی در سیستم وجود دارد و هر تصمیم مهمی را چند روز قبل از اعلام عمومی آن در رسانههای غربی نشت میدهد، مساله مهمتر این است که ایران در ذهن خود هرگونه حرکت فراتر از چارچوبهای پذیرفته شده بینالمللی و غربی را نفی کرده است و این تنها یک گام از خواسته نهایی غرب فاصله دارد. در حقیقت ایران تمام کارتهای بازی خود را بدست خود سوزانده است و تنها یک کارت باقی گذاشته است و آن هم کارت پیشرفت فنی است. اگر امروز میبینیم که در برابر قطعنامههای شورای امنیت در وضعیت خلع سلاح کامل قرار داریم از اینجا ناشی میشود. بنابراین تنها راه برونرفت از بنبست فعلی نه در انکار اوضاع بلکه تجدید نظر در استراتژی هستهای است.
ایران پذیرفته است که تولید سلاح هستهای از نظر اخلاقی محکوم است. ایران پذیرفته است که همکاری نکردن با بازرسان خلاف هدف صلحآمیز ماست. ایران پذیرفته است که انپیتی علیرغم ناعادلانه بودن پیمان خوبی است (لاریجانی)، ایران پذیرفته است که غرب نگران فعالیتهای ماست و ما باید بلحاظ اخلاقی آمادگی داشته باشیم نگرانیها را برطرف کنیم ، ایران پذیرفته است که دفاع از خود را به کشورهای ثالث (چین و روسیه) که قدرتهای اتمی و دارای حق وتو هستند واگذار کند، ایران پذیرفته است که این دو قدرت بلحاظ اخلاقی و ژئوپولتیک توجیهی برای دفاع از ایران ندارند پس باید هزینه این دفاع نقدا از قبل پرداخت شود، ایران پذیرفته است که از هیچ کشوری نمیتوان انتظار داشت بر علیه ما رای ندهد چرا که کشورهای بیچاره زیر فشار آمریکا هستند، ایران پذیرفته است که رای کشورها بر ضد ایران اقدامی خصمانه محسوب نمیشود ...... میبینید که با این دستگاه فکری که بر حرکت هستهای ما حاکم است انتظار موفقیت کاملا بیهوده است.
ایران برای اینکه بتواند ابتکار عمل را در پرونده هستهای در دست بگیرد باید درجهای از پیشبینیناپذیری را وارد عملکرد خود کند تا حداقلی از بازدارندگی بدست آید. از موقعی که اصرار روزنامهها به خروج ایران از پیمان منع گسترش با واکنش شدیداللحن لاریجانی مواجه شد دیگر کسی دنبال پیشنهاد ایدهای جدید نرفت. همه فکر کردند خوب لابد دولت میداند چه میکند و خودش از عهده برمیآید چرا ما خودمان را کاسه داغتر از آش میکنیم؟ راهکارهایی که وجود دارد اینهاست:
از مراجع معظم تقلید و رهبر انقلاب بلحاظ فقهی سوال شود که اگر روزی روزگاری شورای امنیت قطعنامهای صادر کند و ایران را بطور کامل تحریم تسلیحاتی کند با توجه به تضعیف قوای دفاعی آیا در آن صورت ساخت سلاح هستهای برای دفاع بلحاظ شرعی مجاز خواهد بود؟ ..... ایران قاطعانه تاکید کند که در صورت صدور هرگونه قطعنامه دیگر بازرسان را راه نخواهد داد و این کار را انجام دهد، هدف لغو نظارت نیست بلکه پیشبینی ناپذیر کردن رفتار ایران است .... تبلیغات داخل کشور در جهت خروج از معاهده منع گسترش بدون قصد تولید سلاح هستهای متمرکز شود ..... ایران اعلام کند که اگر حرکت خطایی از ناوهای آمریکایی سربزند آنها را هدف قرار خواهد داد ..... ایران بطور ناگهانی در مذاکرات مورد نظر غرب مانند اجلاس همسایگان عراق شرکت نکند .... حرکت احمدینژاد در سخنرانی در شورای امنیت بسیار عالی است و هزینه تبلیغاتی برگزاری چنین اجلاسی را برای غرب بالا میبرد و غرور ملی ایرانیان را تحریک میکند .... ایران موقتا قرارداد هستهای با روسیه را فسخ کند ..... ایران آشکارا اعلام کند که تحت شرایط فشار به تولید سلاح اقدام خواهد کرد ..... ما همواره شکایت میکنیم که چرا غربیها مدام از ما تعلیق غنیسازی را میخواهند، علت آن کاملا روشن است، ما بقیه خواستههای غرب را خودمان بدست خودمان ممنوع کردهایم بنابراین آنها تنها یک گام (توقف پیشرفت فنی) با نهایت خواستههای خودشان فاصله دارند. فراموش نکنیم واگذار کردن مسئولیت دفاع از خودمان به یک قدرت هستهای دیگر در حقیقت نشان از عدم آمادگی ما در فهم ارزش فناوری هسته ای دارد، ما اکنون خودمان یک قدرت هستهای هستیم و خودمان میتوانیم با اتخاذ استراتژی تهدید متقابل منافعمان را بدست آوریم یا دستکم از تعرضات پیاپی دیگران جلوگیری کنیم.
|
سیاست داخلی |