هاشمی روی نوار پیروزی قرار گرفته است. انتخابات ریاست جمهوری سال 84 برای هاشمی یادآور خاطرات تلخی بود. وی به صحنهای وارد شد که همه او را از ورود نهی میکردند و انذار میدادند. بنابراین مسئولیت این ورود به تمامی به گردن خود وی افتاد و شکست در این ریسک شخصی بر وی بسیار گران آمد. اگرچه در یک تحلیل نهایی باید ورود هاشمی در رقابت انتخابات ریاست جمهوری را مخصوصا با توجه به نتیجه کسب شده در مجموع به نفع نظام اسلامی ارزیابی کنیم اما واکنشهای پسینی این شکست چندان مناسب نبود. از ادامه کشمکش با احمدینژاد و ایستادگی در برابر برخی طرحهای دولت تا خارجخوانی در پرونده هستهای و افشای برخی اسرار نظام، همگی نشاندهنده فراتر رفتن اوضاع از ظرفیت تحمل رفسنجانی را داشت. فشار روحی ایشان بقدری بالا بود که پس از کسب یک پیروزی در انتخابات مجلس خبرگان و جای گرفتن در صدر منتخبین خوشحالی وی دیدنی بود. اکنون نیز انتخاب وی به ریاست خبرگان رهبری اثر زیادی بر روحیه ایشان داشته است که در تغییر لحن سخنرانی وی در نماز جمعه دیروز تهران (از لحن همیشگی تحلیلی به لحن پدرانه، فقهی، عرفانی و بداههگویی) روشن بود. با این وجود باید گفت انتخاب ایشان به صدر مجلس خبرگان بیانگر نوعی جناحبندی در این مجلس نبوده است. ماهیت فراجناحی مجلس خبرگان ایجاب میکرد که شخصیتی فراجناحی در راس آن قرار گیرد. با وجود حمایت صریح رهبری از دولت، در صورت انتخاب آیتالله جنتی (مدافع سرسخت دولت) به ریاست، این مجلس بار سیاسی سنگینی بدوش میگرفت و خود را به میانه میدان مخالفتهای سیاسی پرتاب میکرد. با این همه رقابت نزدیک این دو کاندیدا نشان از آن داشت که هاشمی برغم معدود خواص مثبتی که دارد راهی دراز برای جلب حمایت فقهای درجه اول مملکت در پیش دارد و آراء پایین او نشان از آن دارد که هیچ نیرویی خارج از مجلس خبرگان برای پیروزی وی تلاش قابل ذکری انجام نداده است و بنابراین موقعیت وی چندان مستحکم نبوده و این پیروزی بیشتر شبیه یک اتفاق بوده است تا یک روند قابل پیشبینی.
|
بینالمللی |