توسعه کمی، جهش کیفی
(چهارشنبه 86/1/8 ساعت 7:0 عصر)
انگاره توسعه یافتگی اغلب برای ملل توسعه نیافته رویایی دور از دسترس و غیر ممکن بوده است. این پرسش تاریخی در ایران از زمان عباس میرزا تا به حال تکرار شده است که «ما چه چیزی از آنها کم داریم که نمیتوانیم مثل آنها باشیم». در طول تاریخ پاسخهای متعددی در این مورد داده شده است. از نفی تسلط غرب (نفی مطلوبیت تجدد) تا باور به اینکه غرب خود مسئول عقب نگه داشته شدن ملل مظلوم عالم است (مانند دیدگاه عبدالله شهبازی و پورپیرار). هر دو این دیدگاهها بخشی از حقیقت را در درون خود دارند و هر دو ناظر بر چرایی وضعیت فعلی ماست. دیدگاههایی هم در درون کشور درباره طرف دیگر این پرسش شکل گرفته است که حالا برای آینده چه باید بکنیم؟ در دو دهه اخیر با نوسانات سیاسی داخل کشور تئوریهای گوناگونی برای توسعه کشور ارائه و به مرحله اجرا درآمده است. تئوری سازندگی که منتهیالیه آرزوهایش این بود که پشت سر هم کارخانه و جاده بسازد و افتتاح کند. تئوری سیاسی اصلاحات که معتقد بود تا از فرق سر تا نوک پا فرنگی نشویم (به غرب سیاسی در عمل نپیوندیم) توسعه نه ممکن و نه اصلا مطلوب است. البته اقتصاددانان غربی تا میتوانستهاند به برنامه توسعه کمیت محور ما خندیدهاند. بسادگی میتوان نشان داد که اگر راهبرد توسعهای ما افزایش گام به گام تولید و ثروت باشد حتی اگر رشد سالانه 8 درصدی را بتوانیم برای مدتهای طولانی حفظ کنیم دست کم یک قرن برای یک کشور توسعه نیافته طول میکشد (مثل چین که لستر تارو مثال میزند) تا در این شاخصها به پای غرب برسد (تارو درآمد سرانه را شاخص میگیرد). اما روند تحولات اکنون بگونه دیگری در حال شکل گیری است. اگر رشد هشت درصدی کارساز نیست چطور است رشد 40 درصدی صادرات غیر نفتی در یک سال (آمار امسال ایران) را تجربه کنیم؟ اکنون دریافتهایم که دستیابی به رشد و توسعه تنها و تنها از راه یک جهش بزرگ بدست میآید نه گامهای کوچک. توسعه کمی باید جای خود را به جهش کیفی بدهد تا ایران بتواند سری میان سرها بلند کند. اما این جهش چگونه ممکن است؟اگر چه توسعه کمی زیرساختها مفید و کاملا لازم است اما امید بستن به آن سرابی بیش نیست، تنها یک جهش علمی و فناورانه میتواند مایه کاهش نابرابری جهانی باشد. ایران در چند سال اخیر جهشهای بزرگ علمی و فنی را تجربه کرده است. ایران به فناوری هستهای دست یافته است، فناوری هوایی، فرستادن موشک و ماهواره به فضا، تولید موشکهای قارهپیما، تولید بازدارندگی اتمی و موشکی، تولید فکر در عرصه سیاسی (بحث هولوکاست و تئوری مردم سالاری دینی، گفتگوی تمدنها)، نمایش قدرت مردمی، جهش کیفی در عرصه صنایع دفاعی، تولید مداوم تئوری های سیاسی (سازندگی، اصلاحات، عدالت)، پیشرفتهای عظیم در عرصه پزشکی و ..... اگر امروز قدرتی و ابهتی داریم، اگر میتوانیم صادراتمان را ظرف یک سال چهل درصد رشد دهیم علتش جهش کیفی ماست و غرب نیز میداند که یا باید کیک منافع بینالمللی (منافع امنیتی، اقتصادی و سیاسی) را با این تازه وارد تقسیم کند یا با تمام توان جلوی نقاط قوت اصلی ما بایستد.
نویسنده: فرزان حدادی