سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

سیاست داخلی - پیاده رو خاطرات

تلاش برای بازآفرینی آوینی (یکشنبه 87/2/8 ساعت 5:25 عصر)

فیلم «پابرهنه در بهشت» را باید تلاشی جهت بازسازی نوعی معنویت جدید برای جامعه ایران دانست، از نوع همان کاری که شهید آوینی انجام داد. آوینی برای اینکار از مصالح حکمت معنوی مستتر در فلسفه ضد مدرن استفاده کرد و آنرا بخوبی با ارزش‏های اسلامی درآمیخت و تفسیری تازه بدست داد. اما این فیلم خالی از یک رویکرد فلسفی جدید است و بنابراین تنها توانسته است در لایه ظاهری به آوینی و معنویت او تشبه بجوید. شخصیت اصلی فیلم یک روحانی است که لباس طلبگی به تن ندارد (مثل آوینی)، چهره‏اش خیلی شبیه اوست، لحن صحبت کردنش آدم را یاد روایت فتح می‏اندازد، نوار ضبط کردنش از خاطرات خودش نیز هم. در این فیلم انسان کامل بشکلی سطحی بصورت آدمی باحال که همه کارهای خوب مدنظر جامعه را انجام می‏دهد تصویر شده است، او روحانی‏ای است که لباس متفاوت نمی‏پوشد،‏ با رفقا گل کوچیک بازی می‏کند، کمکشان می‏کند دوباره همسرشان را ببینند، بین دختر و پسر مستقل از خانواده‏ها عقد جاری می‏کند، بجای اینکه دائم به گناهان دیگران گیر بدهد به فکر گناهان خودش است و خلاصه ازین دست صفات خوب. اما مشکل اینجاست که کارگردان قادر نیست این تظاهرات مثبت را به یک منشاء درونی عمیق بنحوی باورپذیر مرتبط کند تا جایی که بنظر تماشاگر می‏رسد که شخصیت اصلی دچار نوعی تظاهر است. عمیق و متفکرانه حرف زدن و متوسل شدن به فیلمبرداری سرشانه مستندگونه هم غیر ازینکه تنها کپی‏برداری از روایت فتح را افزایش دهد کمکی به مساله معنایی فیلم نمی‏کند. بنابراین باید گفت کوشش کارگردان در جهت آفرینش یک اثر معنوی فرجامی جز شکست نداشته است و البته نکته عجیبی نیست. جامعه ما از نگرش معنوی چنان فاصله‏ای گرفته است که دیگر هر چقدر هم که تلاش کنیم قادر نیستیم اثری معنوی خلق کنیم. الان زمانه زمانه پیشرفت و علم و اقتصاد و این چیزهاست. و اصولا معنویت در جامعه‏ای که درگیر بلاست مجال بروز میابد نه در میان امثال مایی که گرفتار لذت‏ها هستیم و دیگر چیزی از سختیهای زندگی درما نمانده است. معنویت در آن سرزمینی شکوفا می‏شود که هر روز صدها جوانش برای نجات دیگران آگاهانه جان خود را فدا می‏کردند در راه خدا .... آن زمانه مدت‏هاست که دیگر گذشته، دیگر نه از حاتمی‏کیا آتشی برمی‏خیزد نه از نسخه‏های جدیدترش.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    افکار عمومی (چهارشنبه 87/2/4 ساعت 7:23 عصر)

    اعتقاد واقعی من این است که مبارزه با فساد موجب پالایش مسیرهای اقتصادی و روان شدن تولید و اقتصاد کشور می‏شود. با این حال این مبارزه منافی اقدامات اقتصادی صرف جهت کنترل متغیرهای اقتصادی نیست. با وجود اوج گرفتن انتقادها از عملکرد اقتصادی دولت بنظر می‏رسد رییس‏جمهور از موضوع مبارزه با فساد جهت کاهش فشارهای وارد شده بر دولت در سخنرانی قم استفاده کرده است و همچنان بر سیاست‏های قبلی خود در این زمینه پافشاری دارد. فراتر از آن ظاهرا رییس‏جمهور مبارزه با فساد را اصلی‏ترین ماموریت خود می‏داند بنحوی که در اوج فشار اقتصادی به مردم دم از مبارزه با فساد می‏زند. اما اگر بخواهیم نوعی تئوری اقتصادی برای دولت قایل شویم باید آنرا در سخنان دیروز داوودی در مراسم تودیع وزیر اقتصاد جستجو کرد. دولت در درجه اول بدنبال سازندگی تا آخرین قطره پولی که در دست دارد است. اگر پولی بدستش برسد بسرعت آنرا تبدیل به پروژه‏های عمرانی می‏کند. ترجمه این امر حداکثرسازی رشد اقتصادی و همچنین تمرکز بر کاهش نرخ بیکاری با پذیرفتن تورم شتابناک می‏باشد. جالب است که دولتی که از یک خواستگاه تئوریک ضدمدرن برخاسته است و طبیعتا باید منتقد رشد افسارگسیخته اقتصادی باشد به بهانه به حداقل رساندن نرخ بیکاری دقیقا همان سیاست‏هایی را اجرا کند که دولت تکنوکرات سازندگی در دوره افزایش قیمت نفت در جنگ خلیج فارس سال 1370 اجرا کرد. اگرچه سیاست دولت سازندگی نیز پس از چهار سال خود را در تورم بزرگ نشان داد و به یک شکست تاریخی منجر شد اما دولت اصولگرا نیز با حداکثر سرعت بسمت همین سرنوشت پیش می‏رود و شاید بی‏راه نباشد تورم بزرگ را برای یکی دو سال آینده پیش‏بینی کنیم. در این میان تنها دولت اصلاحات بود که بدلیل توفیق اجباری قیمت 8 دلاری نفت مجال آزمون اراده در این زمینه را نیافت و نرخ تورم را پایین نگه داشت. تئوری عدالت دولت اصولگرا محتاج بازسازی است. مبارزه با دانه درشت‏ها خوب است اما مهمترین راهکار توسعه عدالت در درجه اول مهار تورم است، موضوعی که پیش ازین به تفصیل از زبان دکتر فریبرز رییس دانا بحث کردیم.  


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    در ذم زنان خانه‏دار (پنج شنبه 87/1/29 ساعت 5:4 عصر)

    فیلم جدید میرکریمی بنام «به همین سادگی» نه تنها نمی‏تواند ادعای توجه به زنان خانه‏دار را داشته باشد بلکه ضربه‏ای کاری به این قشر از مردم محسوب می‏شود چرا که مهمترین نتیجه فیلم القاء وجود یاس و پوچی در زندگی این بخش بزرگ از زنان ایران و جهان است. فیلمساز با پرداختن افراطی به لایه سطحی زندگی و جزئیات روزمره تلاش می‏کند ناتوانی خود از یافتن معنایی در زندگی شخصیت اول فیلمش را به عدم وجود معنا در چنین زندگی‏ای تعبیر کند. گذشته از اشکالات فنی نظیر فیلمبرداری سردست که بشدت چشم را خسته می‏کند، برخی مسایل غیرشرعی که از میرکریمی انتظار نمی‏رفت نیز در فیلم وجود دارد. تم اصلی فیلم پرداختن به پیش‏پا افتاده‏ترین بخش‏های زندگی آدم‏ها چه زن و چه مرد است و از این رهگذر می‏کوشد با قیافه‏ای روشنفکرانه یاس فلسفی خود را القاء کند و انسان‏ها را بخاطر پوچی و بی‏هدفی‏ای که ترسیم می‏کند تحقیر کند. زنی که باید دائم بشورد و بپزد و بسابد و تا دیروقت شب منتظر شوهرش بماند و خودش را برای او آرایش کند و آخرسر هم شوهر بعد از آمدن به خانه نه غذا بخورد و نه توجهی به زن می‏کند، چقدر غم‏انگیز! مشکل اصلی فیلمساز این است که آنقدر درگیر آنالیز و تجزیه زندگی آدمها شده است که از درک معنای موجود در زندگی تک‏تک آنها بازمانده است. انسان موجودی اجتماعی است و بخش مهمی از معنای زندگی وی نیز در رابطه با دیگران شکل می‏گیرد، بنابراین انسانی که تنها باشد تهی از معنا خواهد شد و به پوچی خواهد رسید. و این همان اتفاقی است که در فیلم برای زن می‏افتد، کارگردان آنقدر او را تنها نگه می‏دارد تا پوچ و تهی و بی‏معنا جلوه کند و تا آخر حقارت برود. بله این فیلم واقعا یک فیلم «مدرن» بود چون دقیقا خصلت مدرنیته تهی کردن هر چیز از معناست.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    کارنامه ناموفق اقتصادی دولت (شنبه 87/1/24 ساعت 6:25 عصر)

    در یکی دو سال اخیر پس از روی کار آمدن احمدی‏نژاد راهکارهای زیادی برای مهار تورم در پیش گرفته شد اما هیچ یک از این اقدامات راه بجایی نبرد. اکنون پس از اتمام سال 86 باید بگوییم علیرغم اقدام موفق دولت در سهمیه بندی بنزین و کاهش مصرف آن، در کل کارنامه دولت در عرصه اقتصادی منفی ارزیابی می‏شود. یادمان نرود مهمترین انتقاد اصولگرایان به هاشمی رفسنجانی همواره وجود تورم رسمی 49 درصدی در یکی از سال‏های ریاست جمهوری وی بود، اما اکنون رییس جمهور به ما دلخوشی می‏دهد که دشمنان می‏خواستند تورم 70 درصدی به ما تحمیل کنند و ما اجازه ندادیم. من فکر نمی‏کنم حجم اقدامات خارجی بتواند آنقدر بزرگ باشد که اقتصادی با 700 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی را بتواند این اندازه تکان دهد. درست است که قیمت‏ها در سطح جهانی بالا رفته است اما واقعا چند درصد مصرف ما از محل واردات تامین می‏شود؟ مگر 70 میلیون ایرانی بیکارند و تولید ثروت و کالا نمی‏کنند؟ آیا واقعا بخش مهمی از تورم ناشی از سوءاستفاده بانک‏ها در مساله چک‏پول‏ها بود؟ اگر این طور بود با اقدامات مظاهری تا حالا باید شاهد کاهش قابل توجه تورم می‏بودیم.

    مساله چیز دیگری است. تورم نشانه این است که در جامعه پول بیشتری وجود دارد بدون اینکه کالاها به همان میزان افزایش یافته باشند. من حرف‏های نظری نمی‏زنم از اطراف خودم در دانشگاه و صنایع مخابراتی کشور به شما گزارش می‏دهم لابد بقیه جاها هم وضع به همین شکل است ..... از دو سه سال پیش که نفت گران شد من در یک شرکتی کار می‏کردم، یکدفعه سیل مناقصه‏ها و پروژه‏ها شروع شد. گروه هفت هشت نفری ما بجای اینکه کار پروژه‏های قبلی را انجام دهد فقط برای مناقصه‏های جدید پروپوزال پر می‏کرد. به تعداد افراد گروه پروژه‏های بزرگ چند ده میلیونی گرفته شد، معلوم نبود کی این کارها را قرار است انجام دهد. خلاصه ماجرا این بود که مسئولین فکر کرده بودند اگر تا پارسال 70 میلیون ایرانی به اندازه 100 واحد کالا و خدمات تولید می‏کردند کافی است پول بیشتری توزیع کنید تا 200 واحد تولید کنند، امری که بطلان آن آشکار است. افزایش تولید لنگ بودجه نیست مشکل در عدم بهره‏وری کافی ماهاست. این مساله وقتی با پول‏های بادآورده مواجه شود بدتر هم می‏شود چون احساس امنیت کاذبی به امثال من دست می‏داد که باعث می‏شد تلاشمان را کاهش دهیم.

    بعد از آن من به دانشگاه آمدم. در دانشگاه مواجه شدم که انواع مکانیسم‏های پخش پول ایجاد شده است، مقرری دانشجویان دکترا، مقرری استعدادهای درخشان، مقرری پژوهشکده‏ها، مقرری بنیاد نخبگان، پروژه‏های کوچکی که با چند دانشجو انجام می‏شود اما 200 میلیون یا یک میلیارد بابتش پول پرداخت می‏شود و مبتنی بر رابطه هم هست، انواع بودجه‏های پژوهشی بی‏حساب، به دانشجوی دکترا یک میلیون پول می‏دهند که سوار هواپیما شود و در کنفرانسی در آمریکا شرکت کند، با خودشان که صحبت می‏کنی فقط برای خستگی در کردن می‏روند و می‏دانند که از نظر علمی چندان لازم نیست. حمایت مراکز خارج از دانشگاه هم هست، مرکز تحقیقات مخابرات به هر کس که برای فرصت مطالعاتی برود خارج ماهی یک میلیون تومان پول حواله می‏کند، ..... یک لحظه صبر کنید آدم یاد کشورهای عربی می‏افتد، تازه طرح 50 هزار تومانی هم در راه است.

    پول که در دست امثال من زیاد بشود بدمستی‏ها زیاد می‏شود، تا پارسال نهار ماکارونی می‏خوردیم، امسال مرغ سوخاری می‏خوریم،‏ قبلا اتوبوس سوار می‏شدیم حالا تاکسی سوار می‏شویم، وقتی حقوق مفت زیاد بشود نیازمان به کار کردن هم کاهش می‏یابد ..... پس اثر دوم افزایش نقدینگی افزایش مصرف‏زدگی و رفاه‏زدگی در جامعه است. این درست خلاف مشی اصولگرایی است. می‏خواستیم مصرف‏گرایی را ازبین ببریم بدتر آنرا ترویج کردیم،‏ با ایجاد تورم بزرگ کاری کردیم که فقرا فقیرتر بشوند. تازه این اول راه است، با افزایش سطح مصرف، مخارج واقعی‏مان خیلی بیشتر از نرخ تورم رسمی بالا می‏رود چرا که سبد کالایمان هم به سمت کالاهای لوکس‏تر بالا رفته است. در شرایطی که دولت دائم مشغول سفرهای استانی است مدیریت متغیرهای کلان اقتصادی به فراموشی سپرده شده است و کم‏کم جریانات کلان اقتصادی نیروی خود را نشان می‏دهند. در چنین شرایطی ما دولتی می‏خواهیم که در مرکز بنشیند و فکری برای کلیت سیستم بکند نه اینکه دائم وقتش را در میان جزییات هدر بدهد.

    و این همه چرا رخ می‏دهد؟ من به شما می‏گویم .... گویی اصولگرایی لااقل به روایت احمدی‏نژادی‏اش رابطه‏اش را با واقعیت‏ها از دست داده است، در شرایطی که تورم بعنوان فساد رسمی در سطح جامعه رخ داده دولت دم از مبارزه با مفسدین اقتصادی می‏زند، با وجود افزایش شدید نقدینگی در دو سال گذشته مجددا طرح‏های بلندپروازانه‏ای برای توزیع نقدی یارانه‏ها مطرح می‏شود،‏ درهای واردات بنحو بی‏سابقه‏ای قرار است باز شود و دور نیست که تولید داخلی بالکل ورشکسته شود. رییس جمهور با داخلی‏ها طوری رفتار می‏کند گویی همه دشمن او هستند بنابراین شانس خود را برای شنیدن و پذیرفتن انتقادها از بین می‏برد. بدتر از همه اینکه در چنین شرایط نامساعدی دست به تعویض وزرا می‏زند توگویی تقصیر آنهاست که چنین اتفاقاتی می‏افتد. صریح‏تر صحبت کنیم مشکل حتی شخص رییس‏جمهور هم نیست .... تفکر اصولگرایی یکی از پایه‏هایش را در نفی وضع موجود و نفی بسیاری از دستاوردهای بشری قرار داده است و از همین جا هم ضربه می‏خورد.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    عملیات روانی برای ناتو (شنبه 87/1/17 ساعت 3:41 عصر)

    در هفته‏های گذشته موج شدیدی از عملیات رسانه‏ای که وضعیت ائتلاف نظامی ناتو برهبری آمریکا را هدف قرار داده بود رسانه‏های جهانی را به خود مشغول کرده بود. محتوای این پیام‏های پرحجم رسانه‏ای القای ناتوانی و شکاف در درون ناتو و متزلزل شدن ساختار آن بود. اما چرا یکباره چنین سیبل خبری بوجود آمد و اوج گرفت؟ چیزی که هست در سال گذشته حرکت‏های برتری‏جویانه نظامی آمریکا در تقابل با بلوک آسیایی شامل روسیه، چین،‏ کره شمالی و ایران شدت گرفته بود و این موضوع می‏رفت که به واکنش‏های خطرناک از سوی مسکو بینجامد. از جمله در زمانی که آمریکا خود را برای آغاز نصب سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی آماده می‏کرد روسیه تهدید کرد که با حمله هسته‏ای به آغاز این پروژه پاسخ خواهد داد. آمریکا احساس کرد که قدرتش بتنهایی برای غلبه بر روسیه کافی نیست، و ناتو بهترین انتخاب برای ساکت کردن روسیه بود. ناتو اگرچه اصولا بال نظامی ابرقدرت غربی محسوب می‏شود اما تاکنون ترجیح داده شده بود از قدرت آن در این منازعه استفاده نشود. در اجلاس اخیر ناتو قرار بود چند مساله بسیار مهم مورد بررسی قرار گیرد. از جمله الحاق چند کشور بلوک شرق دیگر به ناتو، دکترین استفاده از سلاح‏های هسته‏ای کوچک در جنگ‏های آینده و سپر دفاع موشکی. در کنار به میدان آوردن ناتو، بلوک غرب تلاش کرد با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی مانع از تمرکز مسکو بر اهداف نشست ناتو شود و امکان واکنش تند روسیه را از بین ببرد. در این راستا خط تبلیغاتی قدرتمندی از مدت‏ها پیش در رسانه‏های بلوک تندروی غربی (فرانسه، آمریکا: فاکس نیوز و آلمان) آغاز بکار کرد که هدف آن انتقال این پیام بود که ناتو دچار هرج‏ومرج شده است، در اثر گسترش زیاد از حد قادر به تصمیم‏گیری نیست و همگرایی خود را از دست داده است،‏ در افغانستان قادر نیست نیروی کوچکی را بطور موثر سازماندهی کند،‏ قادر نیست 20 هلی‏کوپتر به جبهه افغانستان اعزام کند و اینکه کشورهای غربی بطور فزاینده‏ای با رهبری آمریکا مشکل پیدا کرده‏اند. کانادا نیز با ایجاد جروبحث‏های ساختگی با آمریکا نقش مهمی در این سناریوی تبلیغاتی ایفا کرد. هدف ازین تبلیغات این بود که به روسیه بباورانند که گسترش ناتو نه تنها یک خطر نیست بلکه با افزایش واگرایی این سازمان آن را به فروپاشی و بی‏تصمیمی بیشتر نزدیک می‏کند، اینکه مداخله ناتو در فراتر از مرزهای اروپایی سابق خود نه تنها محاصره روسیه نیست بلکه موجب تضعیف ناتو خواهد شد. البته سران روسیه کاملا تحت تاثیر این شانتاژ خبری قرار نگرفتند و اگرچه در اثر این موج خبری مجبور شدند تن صدای‏شان را پایین بیاورند اما همزمان، با علامت دادن به ایران برای طرح درخواست رسمی برای پیوستن به پیمان شانگهای و اعلام آمادگی برای پذیرش این درخواست، آمادگی عملی خود را برای ورود به دوران دیگری از جنگ سرد با غرب به رهبری آمریکا اعلام کردند. پیمان شانگهای اکنون به نسخه جدید پیمان ورشوی سابق تبدیل شده است که با مرکزیت آسیا و با رهبری سیاسی-نظامی روسیه و اقتصادی چین خود را برای دوره‏ای طولانی از جنگ فرسایشی ایدئولوژیک به غرب که اکنون بسیاری از مرزهای پیمان ورشو را پشت‏سر گذاشته است آماده می‏کند. با این حال چشم‏انداز چنین جنگ سردی چندان هم ناامیدکننده نیست. پیروزی‏های منطقه‏ای ایران،‏ شطرنج ماهرانه کره شمالی در محاصره دشمنان، بازیابی نظامی روسیه و حرکت طوفنده اقتصادی چین، بهمراه وسعت استراتژیک این پیمان و فراگیری جمعیتی آن، در کنار ظاهر شدن ضعف شدید در ابرقدرت غربی نشانه‏های امیدوارکننده‏ای است که می‏تواند برتری فنی و فرهنگی غرب را تا حدودی خنثی کند و به مبارزه‏ای برابر بینجامد. 


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    سیاست داخلی - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 145 بازدید
    دیروز: 14 بازدید
    کل بازدیدها: 235793 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [121]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [117]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده